ابيات تنهائي


از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران


رفتم از كوي تو ليكن عقب سر نگران


ما گذشتيم و گذشت انچه كه با ما كردي


تو بمان با دگران واي به حال دگران
************************************************************
                    به نام او به ياد او براي او
تاكه بوديم نبوديم كسي ............كشت ما را غم بي همنفسي

تاكه رفتيم همه يار شدند...............خفته ايم و همه بيدار شدند

قدر آئينه بدانيم چوهست .........نه درآن وقت كه افتادو شكست

************************************************************


گفتي بگو كه عاشق و دلدار كيستي

من عاشق توام توبگويار كيستي

تا چند گرد كوي توگردم گهي بپرسي

كينجا چه مي كني و گرفتار كيستي

************************************************************

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم                                                                                                                 

عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود

بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز

صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست

عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم

خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست

شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم

باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار

جز در هوای زلف تو دارد مشوشم

سروی شدم به دولت آزادگی که سر

با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم

دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان

لب میگزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب

ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم

لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی

تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم

ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کار تست من همه جور تو می‌کشم

************************************************************


پروانه صفت دورجهان گرديدم

نامردم اگرمرد درعالم ديدم

يك رنگ تر از تخم دگر چيزي نيست

آن هم كه شكستم دو رنگش ديدم
************************************************************

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…

دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …

دلم برای کسی تنگ است كه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…

دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…

دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…

دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…

دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده…

دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است…

دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است…

دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است…

دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است…

دلم برای کسی تنگ است که راهنمای زندگیست…

دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…

دلم برای کسی تنگ است که دوست نام اوست…

دلم برای کسی تنگ است که دوستیش بدون (( تا )) است…

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ دل تنگی هایم است…

دلم برای کسی تنگ است
************************************************************

شده یه چیزی تو دلت سنگینی كنه....؟؟؟خیلی سخته ادم كسی رو نداشته باشه...


دلش لك بزنه كه با یكی درد دل كنه ولی هیچكی نباشه...

نتونه به هیچكی اعتماد كنه هر چی سبك سنگین كنه تا دردش رو به یكی بگه ...

نتونه اخرش برسه به یه بن بست ...

تك وتنها با یه دلی كه هی وسوسش می كنه اونو خالی كنه ...

اما راهی رو ف2نمی بینه سرش روكه بالا می كنه اسمون رو می بینه به پاون هم نمی تونه بگه...

خیری از اسمون هم ندیده

گه چند بار اشك های شبونش رو پاك كرده...؟!

بهش محل هم نداده تا رفته گریه كنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن كرده تا كم نیاره ...

خیلی سخته ادم خودش به تنهایی خو كنه اما دلی داشته باشه كه مدام از تنهایی بناله...

خیلی سخته ادم ندونه كدوم طرفیه؟!

خیلی سخته ادم احساس كنه خدا انو از بنده هایش جدا كرده ...

خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می كنی داره به حرفات گوش می ده یا ...

پرده ی گناهات انقدر ضخیم شده كه صدات به خدا نمی رسه.... ؟!



************************************************************


خداحافظ سکوت خسته ی باران خداحافظ.....خداحافظ به رسم خوب دلداران خداحافظ


خداحافظ زمانی که برایم آرزو بودی......خداحافظ زمانی که فقط در یاد او بودی


خداحافظ همین کافی و یک لبخند......هزاران قطره بر گونه و چشم و جاده و پیوند


خداحافظ فقط یک بار برای رفتن جانم......برای مرگ چشمانم برای عشق و ایمانم


خداحافظ و یک واژه و یک رفتن.....و یک خنده و یک آرامش و مردن


خداحافظ تمام قصه ها آرام میمیرد.....و باران تا ابد چشمان من را سلطه میگیرد


خداحافظ که انگار آخر قصه است.....و پایان پر از رازش غم و غصه است


خداحافظ کلاغ قصه ی ما هم نرفت خونه.....کلاغ عاشق تنها غم دنیا رو میدونه


خدا حافظ کمی غمگین تر از رگبار.....خداحافظ به امید دوباره خنده و دیدار


خداحافظ کمی زوده.........نرو حالا.....خداحافظ از این لحظه منم اینجا تک و تنها


خداحافظ ولی یادت نره نامرد .....برای دوری ما آسمون با خود دعا می کرد


خداحافظ جدا از هم خداحافظ.....خداحافظ فقط یک کم خداحافظ

************************************************************
دیگر ملالی نیست جز نداشتنت ‌٬نخواستنت٬راندنت٬باختنت٬رفتنت٬نماندنت٬



با او و هزاران اوی دیگر بودنت٬بدون مکث پاسخ منفی دادنت.و عشقی نیست٬


جز عشق به چشمان ناز تا ابد روشنت. این را برایت نوشته بودم. باز هم مینویسم:


« هر ستاره شبی است که از تو دورم٬آسمان چه پر ستاره است.»

************************************************************
گر نیایی تا قیامت انتظارت میکشم /                                                       
منت عشق از نگاه پر شرابت میکشم /
ناز چندین ساله ی چشم خمارت میکشم /
تا نفس باقیست اینجا انتظارت میکشم/

                             ************************************************************

ترجيح ميدهم كفشهايم را بپوشم وراه روم وبه خدافكركنم
..............تااينكه به مسجد روم وبه كفشهايم فكر كنم.
 
************************************************************
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست بین من و عشــــــق تو فاصله ای نیست رفــتی تـــو ، خــــــــدا پشت و پنـــاهت بگذار بســوزد دل مــن مسئله ای نیست

************************************************************
خواب اصحاب کهف قصه تکراری ماست / ما همانیم که در غار دلت پوسیدیم

************************************************************
روزي كه دلم پيش دلت بود گرو---دستان مرا سخت فشردي كه نرو



روزي كه دلت به ديگري مايل شد---كفشاي مرا جفت نمودي كه برو

************************************************************

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفانظرات خودرادر مورداين صفحه بنويسيد
باتشكر

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی رود

بیچاره من که ساخته از آب و آتشم